واقعا راهش چیه ؟

ساخت وبلاگ
کوچیک بودما خیییییلی کوچیک

شاید سه شاید چهار سال 

نمی دونم 

فقط یادمه هنوز مدرسه نمی رفتم

اونموقع ها رفتیم خونه مادربزرگ پدری 

پیش عمه ها و عموها یه دهن لقی بزرگی کردم

اومدیم خونه بابام می گفت کدوم گوریه این بچه تا زبونشو ببرم 

واقعا فکر می کردم الانه که بیاد زبونمو ببره ها

همش پیش خودم تجسم می کردم با یه کاردو یه بشقاب اومدن سراغم دارن  زبونمو می برن 

از ترسم قایم شده بودم تو اتاقم 

حالا بابای ما خودش دهن لق تر از دوران بچگی من شده

همممممممه چیو هممممممه ی اتفاقات ریزو درشت خونه رو گزارش می کنه به اهالی خارج از خونه ! اه اه 

واقعا نمی دونم چرا اینکارو می کنه اگه دلیلشو می فهمیدم اقلا شاید می شد راهکاری داد .

اینترنت و گذر عمر...
ما را در سایت اینترنت و گذر عمر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ddd230455 بازدید : 71 تاريخ : يکشنبه 14 بهمن 1397 ساعت: 20:16