خاطره یکی از وبلاگیون

ساخت وبلاگ

به تازگی یکی از دوستان خواننده دارم وبلاگشو می خونم 

مطالبش جالبه 

یکی از خاطراتشو تعریف کرده که زمانی عاشق یه دختر زیبا می شه و البته بعدا این عشق دو طرفه می شه و قصد ازدواج به وجود می آد اما خب به خاطر مخالفت یکی از والدین و احترام قائل شدن ایشون به حرف بزرگترشون این ازدواج به سامان نمی رسه و کلا رابطه قطع می شه تا بعد سالها که یه روز سر کارش این خانمو میبینه و ازدیدنش متعجب که نه تنها از زیبایی گذشته هیچ خبری نیست تازه پیرتر هم شدن

واسش نظرمو اینطور گفتم که :

خانوما وقتی ازدواج می کنن پیر می شن 
خانوما وقتی ازدواج نمی کنن تا سالها جوان می مونن
نتیجه اخلاقی:
خانومها رو آقایون پیر می کنن
علی الخصوص که اگه مرد هم بد باشه دیگه واویلاست[نیشخند]
حالا گذشته از شوخی 
چه مرد چه زن وقتی همسرانشون ایده آل نباشن یکی از طرفین که مسئولیت پذیری بیشتری رو در زندگی احساس می کنه غم و غصه اش هم برای زندگیش بیشتره ، پس پیری زودرس به سراغش می آد 
ولی خدا وکیلی ها من هر چه نگاه کردم معمولا خانوما بیشتر این موضوع براشون صدق می کنه 

کلا آرزو می کنم هیچ مرد یا زنی نصیبش از همسر و شریک زندگی از نوع بدش نباشه

ازدواج واسه به آرامش رسیدن طرفینه و اگه یکیشون این آرامش رو در زندگی احساس نکنه از ازدواج تا عمر داره پشیمان می شه

خدایا به من و همه ی مجردا یکی از خوباش رو نصیب کن

اینترنت و گذر عمر...
ما را در سایت اینترنت و گذر عمر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ddd230455 بازدید : 70 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 23:15